و عشق بغض مرا از نگاه خیسم خواند
گرفت زندگی ام را و گفت: شاعر شو!
و عشق خواست که اینگونه دربه در باشم!
که ابر باشم و یک عمر در سفر باشم
علیرضا بدیع
و عشق بغض مرا از نگاه خیسم خواند
گرفت زندگی ام را و گفت: شاعر شو!
و عشق خواست که اینگونه دربه در باشم!
که ابر باشم و یک عمر در سفر باشم
علیرضا بدیع
عشق است که جان عاشقان زنده از اوست
نوری است که آفتاب تابنده از اوست
تاپتاپِ قلبت
موسیقی بیکلامیست ، که روانشناسان
برایم تجویز کردهاند . . .