وقتی تو نیستی
گویی شبان قطبی
ساعت را
زنجیر کرده اند
و شب
بوی جنازه های بلاتکلیف
می دهد
وقتی تو نیستی
شادی کلام نا مفهومی ست
و دوستت می دارم رازی ست
و من چگونه بی تو نگیرد دلم؟
اینجا که ساعت و
آیینه و
هوا
به تو معتادند
و انعکاس لهجه ی شیرینت
هر لحظه زیر سقف شیفتگی هایم
می پیچد...
حسین منزوی/ از ترمه و تغزل
پ.ن: - به نامهربانی های... -
گویی شبان قطبی
ساعت را
زنجیر کرده اند
و شب
بوی جنازه های بلاتکلیف
می دهد
وقتی تو نیستی
شادی کلام نا مفهومی ست
و دوستت می دارم رازی ست
که در میان حنجره ام دق می کند
و من چگونه بی تو نگیرد دلم؟
اینجا که ساعت و
آیینه و
هوا
به تو معتادند
و انعکاس لهجه ی شیرینت
هر لحظه زیر سقف شیفتگی هایم
می پیچد...
حسین منزوی/ از ترمه و تغزل
پ.ن: - به نامهربانی های... -
از شما دعوت می شود تا از وبسایت و وبلاگ مشاوره دیدن فرمایید
با تشکر
moshavermental.avistsk.com