.:: زندگی آسمانی ::.

... و خدا عشق را به کسی رایگان نداد

.:: زندگی آسمانی ::.

... و خدا عشق را به کسی رایگان نداد

.:: زندگی آسمانی ::.

عاقلان نقطه ی پرگار وجودند ولی
عشق داند که در این دایره سرگردانند...
_حافظ_

۱۲ مطلب در خرداد ۱۳۹۳ ثبت شده است

- به عزم مرحله ی عشق پیش نه قدمی! -

میدانی عزیز؟

روزی یک ثانیه با خدا بودن، روزی تنها یک بار قربة الی الله برای خدا کار کردن، برای خدا درس دادن و درس خواندن، برای خدا صحبت کردن، برای خدا رانندگی کردن، برای خدا کمک به همسر، برای خدا نظافت منزل، همسرداری و بچه داری کردن و یا روزی ترک یک کار مخالف رضایت او برای تقربش، کار سختی نیست.

تنها روزی یک دقیقه عبادت! یک دقیقه سجده! یک دقیقه رکوع!

از توصیه های آقای الهی:

                          " یاد بگیرید جز خدا همه چیز را فراموش کنید و غفلت ها را از بین ببرید." 


- کتاب الهیه

سید محمد حسن الهی طباطبایی -

وقتی تو نیستی
گویی شبان قطبی
                       ساعت را
زنجیر کرده اند
و شب
بوی جنازه های بلاتکلیف
                               می دهد

وقتی تو نیستی
شادی کلام نا مفهومی ست
و دوستت می دارم رازی ست
که در میان حنجره ام دق می کند

و من چگونه بی تو نگیرد دلم؟
اینجا که ساعت و
                      آیینه و
                               هوا
                                     به تو معتادند

و انعکاس لهجه ی شیرینت
هر لحظه زیر سقف شیفتگی هایم
                                           می پیچد...

                                                                   حسین منزوی/ از ترمه و تغزل

پ.ن: - به نامهربانی های... -

طراح: بیــ سنگر


تو جوانی...

شاید اگر کشکول گدایی ات را در برابر جوانی بگیری

آن هم از جوانان ارباب

        جواب بهتری بگیری...

- میلاد حضرت علی اکبر(علیه السلام) و روز جوان رو تبریک عرض می کنم -

   

به یاد گوشه نشینی های صحن قدس

                                              آه که چقدر دلتنگم...                                  


:: مرا که خاک کردند... ::


ماه رمضان74 بود که همراه بچه ها در ارتفاع112 فکه مشغول جست و جوی زمین بودیم. چند روزی می شد که شهید پیدا نکرده بودیم. بچه ها بدجوری شاکی شده بودند. از نگاه های مشکوک، فهمیدم چه قصدی دارند. تا آمدم به خود بجنبم، همه دور و برم را گرفته بودند. رسمی بود که باید به آن تن می دادم. هرگاه چند روزی شهدا خودشان را نشان ندهند، یکی از تازه واردین را خاک می کنند تا شهدا دلشان به حال او بسوزد و خودی نشان دهند. تا آمدم التماس کنم که نه! چند نفری مرا خواباندند روی زمین و "محمدرضا حیدری" که پشت دستگاه بیل مکانیک بود، در نزدیکی ام پاکت بیل را در زمین فرو برد و مقدار زیادی خاک رویم ریخت. فقط مواظب بودند که خاک توی چشم و گوش و دهانم نرود. خاک را که ریختند، رفتند سراغ کندن زمین و مرا به حال خود رها کردند، دم غروب هم بود و هوا می رفت که تاریک شود. در حالی که سعی می کردم  خاک ها را از جلوی صورتم رد کنم تا راحت تر نفس بکشم، نگاهم افتاد به همانجایی که حیدری بیل مکانیکی را در زمین فرو برده بود. دیدم که یک تکه لباس بیرون زده است. بچه ها را صدا کردم. اول فکر کردند می خواهم کلک بزنم تا از زیر خاک بیرون بیایم. آمدند جلو؛  تکه لباس را که دیدند، باورشان شد ولی خیلی سریع اتفاق افتاده بود.

خاک ها را که زدند کنار و بیرون آمدم، درست جایی که مرا خاک کرده بودند، زیر محلی که پاهایم قرار داشت، خاک ها را برداشتیم و پیکر او را در آوردیم که کارت و پلاک داشت. 

جمجمه را که بیرون آوردیم، یک گلوله به وسط پیشانی اش خورده بود. احتمالا جای تیر خاصی بود. اسم شهید "علی نیرنا" بود. بدنش را هم بیرون آوردیم که یک ترکش از پشت به کتفش خورده بود و هنوز ترکش توی استخوان بود...


- کتاب تفحص

حمید داودآبادی -



دریافت


بسیجی عاسق کربلاست. 

و کربلا را تو مپندار که شهری ست در میان شهرها 

و نامی ست در میان نام ها. نه...

کربلا حرم حق است.

 و هیچکس را به جز یاران امام حسین(ع) راهی به سوی حقیقت نیست.

کربلا!

ما را نیز در خیل کربلاییان بپذیر. 

ما می آییم تا بر خاک تو بوسه زنیم و آنگاه روانه ی دیار قدس شویم.


شهید سید مرتضی آوینی


پ.ن: دوستان عزیز! سلام

        میلاد سومین ستاره ی آسمان امامت رو به همه ی دوستداران حضرت تبریک عرض می کنم

        ما را دعا بفرمایید...

        حق حق مدد

راستی او را به گناه نمی فروشی عزیز؟!

گناه خدا فروشی محض است، پایین آوردن خدا از مقام عزّ قدسش و زیر پا نهادن امرش است. ببین او را با چه چیز و چه کسی معاوضه میکنی؟ و تا کجا میخواهی با او باشی؟

اگر عشق و طلب حقیقی باشد، مرد راه از نشیب و فراز نمی اندیشد! و تو تا کدام فراز و نشیب هستی؟ این خسته نشدن تا کجاست؟ تا کجا دنیا و اهل دنیا سردت نمی کنند و او را نمی فروشی؟

امثال آیت الله الهی هم انسان های معمولی مثل ما بودند فقط قدر و قیمت خود را یافتند. پس اگر هنوز قدم در راه نگذاشته ای و معشوقت را نیافته ای به دلت یک بسم الله بگو و شروع کن و اگر قدر و قیمت خود را فهمیده ای و حساب و کتابت را کرده ای، عزم جزم کن و به معشوقت ثابت کن که دوستش داری هر چند که حسن او از عشق غیر مستغنی است.

اگرچه حسن تو از عشق غیر مستغنی ست

من آن نیم که از این عشقبازی آیم باز...

- قسمتی از مقدمه کتاب الهیه

سید محمد حسن الهی طباطبایی -

پ.ن:

- از قدیم گفته اند: جگر شیر نداری سفر عشق مرو...

الهی! برای این راه به ما جگر شیر بده... -

به قول خودم: "عشق راهی ست پر فراز و نشیب..."