فقط دو بیتش رو می نویسم
دلبرم عزم سفر کرد خدا را یاران
چه کنم با دل مجروح که مرهم با اوست
با که این نکته توان گفت که آن سنگین دل
کشت ما را و دم عیسی مریم با اوست
گفته بودم شاید بیاید، شاید برود
انگار می خواهد برود!
من می مانم و...
+راستی برادر نازنینم این چند روزه میاد.
خدا را شکر...
((راست میگفت دوستم، این روزها می ترسیم بگیم خداروشکر! که یه وقت خدا فکر کنه بهش کنایه میزنیم.والاااا))